ابوسلیمان

معنی

[ اَ سُ لَ ] (اِخ) داودبن ابی الفضل بناکتی. ملقب به فخرالدین. شاعر و مورّخ. او راست: کتاب روضة اولی الألباب فی تواریخ الأکابر و الأنساب، و آن کتابی است در احوال ملوک خطا که به سال ۷۰۷ هـ .ق. به نام سلطان ابوسعید کرده. وفات او در سنهٔ ۷۳۱ هـ .ق. بوده است.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.