[ اَ زَ ] (اِخ) سعدبن عبیدبن نعمان.
از بنواوس، و بعضی نام او را ثابت انصاری
و بعضی اوس و بعضی معاذ و بعضی
عمروبن اخطب گفته اند. و گویند جامع قرآن
بعهد رسول او بود و بعضی گویند پنج یا
شش ابوزید صحابی بوده است با نامهای
مختلف و یکی از آنان یا همهٔ آنان جامع
قرآن بوده اند. و بعضی گفته اند ابوزید
قیس بن سکن جامع قرآن است، و نیز
گفته اند ابوزید انصاری جد ابوزید نحوی
صاحب تصانیف است. وفات ابوزید
انصاری در ۶۴ سالگی به روز قادسیّه
بوده است.
ابوزید. [ اَ زَ ] (اِخ) سعیدبن اوس بن ثابت
بصری انصاری خزرجی نحوی لغوی. مولد
و منشأ و مدفن او بصره و از تابعین است و
به ابوزید نحوی مشهور است و ابن الندیم از
ابوالعباس المبرد آرد که ابوزید در نحو اعلم
از اصمعی و ابوعبیده بود لیکن بپایهٔ خلیل و
سیبویه نرسید و یونس مرتاب او [ کذا ] در
لغت و داناتر از وی بنحو بود. و بروزگار
مهدی آن گاه که همهٔ علماء و حکماء از
اصقاع مسلمانی روی به دارالخلافه آوردند
ابوزید نیز به بغداد شد. و در وفیات ابن
خلکان آمده است که ابوزید زندگانی طویل
یافت و سالهای عمر او نزدیک بصد رسید و
به سال ۲۱۵ هـ . ق. در بصره درگذشت و
بعضی وفات او را سنهٔ ۲۱۶ گفته اند. یاقوت
در معجم البلدان گوید سعید از مردم بصره و
نحوی لغوی و امام ادیب است و جنبهٔ لغت
و غریب و نوادر او بر سایر دانشهای وی
رجحان دارد و بدین دو علم منفرد است، او
از ابوعمروبن العلا و از وی ابوعبید قاسم بن
سلام و عمروبن عبید و ابوالعیناء و ابوحاتم
السّجستانی و عمربن شبّه و رؤبةبن العجاج
و جز آنان علم فراگرفته اند، و حدیث را از
ابن عون و جماعتی دیگر روایت کند و در
نقل ثقه و مثبت است و خلف بزار از او
روایت آرد و او را به قول به قدر متهم
می داشتند لکن ابوحاتم از او دفاع کند و
گوید: او صدوق است و نیز حسین بن حسن
رازی از ابن معین روایت کند که او گفت انّه
صدوق و جزره و جز او سعیدبن اوس را
توثیق کنند و ابن حیّان او را تضعیف کند
چه او در سند حدیث «اسفروا بالفجر» غلط
کرده است. و ابوداود در سنن و ترمذی در
جامع خویش از وی روایت آرند و سفیان
ثوری گفت ابن مناذر مرا گفت یاران ترا
صفت کنم گفتم نیک آمد گفت امّا اصمعی
احفظ ناس باشد و ابوعبیدة اجمع آنان و
ابوزید انصاری اوثق همه است. و صالح بن
محمد گفت ابوزید نحوی ثقه است. و
روایت شده است که از ابوعبید و اصمعی از
حال ابوزید پرسیدند، آن دو گفتند هرچه
خواهی از عفاف و تقوی و مسلمانی. و
سیبویه هرجا سمعتُ الثقة گوید از ابوزید
کنایت کند و مبرَّد گفت ابوزید عالم بنحو
بود نه در رتبهٔ خلیل و سیبویه و در مرتبهٔ
یونس بود در علم [ کذا ] و لغات و یونس
اعلم بود از ابوزید در نحو و ابوزید اعلم از
اصمعی و ابوعبیده است در نحو و ابوعثمان
مازنی گوید نزد ابوزید بودیم و اصمعی
درآمد و خم شد و سرِ وی بوسه داد و
بنشست و گفت این مرد از بیست سال باز
عالم و معلم ماست. ابوزید در سال ۲۱۵ به
روزگار مأمون درگذشت و عمر او بیش از
نود سال بود. از جملهٔ کتب اوست: کتاب
ایمان عثمان. کتاب حیله و محاله. کتاب
الهوش والنوش [ شاید: بوش ] . کتاب
مشابه. کتاب لمعدی [ کذا ] . کتاب الابل و
الشاة. کتاب الأبیات. کتاب المطر. کتاب
خلق الأنسان. کتاب القرائن. کتاب النبات و
الشجر. کتاب اللغات. کتاب قراءة ابی عمرو.
کتاب النوادر. کتاب الجمع والتثنیه. کتاب
تحقیق الهمز. کتاب اللبن. کتاب
بیوتات العرب. کتاب الواحد. کتاب التّمر.
کتاب المیاه. کتاب المقتضب. کتاب الوحوش.
کتاب الفرق. کتاب فعلت و افعلت. کتاب
نعت
الغنم. کتاب نعت المشافهات. کتاب
غریب الأسماء. کتاب الهمز. کتاب المصادر.
کتاب الجلسه . کتاب نابه و نبیه.
کتاب المنطق. و رجوع به سعید... شود.
فهرست کتب ابوزید تا این جا از ابن الندیم
نقل شده است. و حاجی خلیفه کتاب القوس
و الترس و در معجم الأدباء یاقوت کتاب
الجود و البخل و کتاب الأمثال. کتاب الحلبه.
کتاب التضارب. کتاب التّثلیث. کتاب الغرائز.
کتاب اللامات و کتاب المکتوم را مزید کرده
است.