[ اَ بُلْ وَ ] (اِخ) ابن عمر فرضی حلبی. او راست: معادن الذهب فی الاعیان، الذین تشرفت بهم حلب و نظیره ای بر لامیةالعجم طغرائی کرده است و اشعار بسیار دیگر دارد و صاحب قاموس الاعلام نام او ر ...
لغتنامه دهخدا
[ اَ بُلْ وَ ] (اِخ) ابن یونس. امیر صدرالدین الحسینی شیخ الاسلام بلخ. پسر و پدر هر دو به أمر دیو سلطان حاکم بلخ بسعایت سعات کشته شدند. ظاهراً در اوائل مائهٔ نهم. رجوع به حبیب السیر ج ۲ ص ...
[ اَ بُلْ وَ ] (اِخ) علی. سبطبن الفارض. رجوع به علی... شود.
[ اَ بُلْ وَ ] (اِخ) مبشربن فاتک. (الأمیر...) او یکی از ادباء مصر و از عارفین به اخبار و تواریخی که در اخبار کرده اند بود و در ایام دولت مصریة بروزگار الظاهر و المستنصر میزیست و از تصانیف ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.