[ اَ بُلْ وَ ] (اِخ) ابن معروف حموی. او از مشایخ خلوتیّه و از فقهاء شافعیه است و در ادب و شعر نیز او را دستی است و در وعظ و خطابه مشهور بود. وفات وی در ۱۰۱۶ هـ . ق. در حماه روی داد.
لغتنامه دهخدا
[ اَ بُلْ وَ ] (اِخ) ابن یونس. امیر صدرالدین الحسینی شیخ الاسلام بلخ. پسر و پدر هر دو به أمر دیو سلطان حاکم بلخ بسعایت سعات کشته شدند. ظاهراً در اوائل مائهٔ نهم. رجوع به حبیب السیر ج ۲ ص ...
[ اَ بُلْ وَ ] (اِخ) علی. سبطبن الفارض. رجوع به علی... شود.
[ اَ بُلْ وَ ] (اِخ) مبشربن فاتک. (الأمیر...) او یکی از ادباء مصر و از عارفین به اخبار و تواریخی که در اخبار کرده اند بود و در ایام دولت مصریة بروزگار الظاهر و المستنصر میزیست و از تصانیف ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.