ابوالقاسم

معنی

[ اَ بُلْ سِ ] (اِخ) هبةاللََّه بن فضل بن قطان. شاعر. معروف به ابن قطّان بغدادی. یکی از شعرا و نیز در طب و کحالی صاحب ید طولی بوده است و با شاعری حیص بیص نام مهاجات و ماجراها دارد و نیز مهاجاتی با ابن تلمیذ طبیب مشهور. مولد و منشأ او بغداد است و قطعهٔ ذیل از اوست: یا من هجرت فلاتبالی هل ترجع دولةالوصال ما اطمع یا عذاب قلبی ان ینعم فی هواک بالی. و رجوع به ابن قطان ابوالقاسم... و رجوع به هبةاللََّه... شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.