ابوالفضل

معنی

[ اَ بُلْ فَ ] (اِخ) محمدبن احمد الحاکم. وزیر امیر نوح بن نصر سامانی. غیاث الدین بن همام الدین خواندمیر در دستورالوزراء آرد: او در کفایت اموال سلطانی سعی موفور بجای آورد و ابواب منافع امرا و لشکریان را مسدود گردانید و آن جماعت کینهٔ وزیر در دل گرفته و آنگاه که ابوعلی بن محمدبن محتاج بمخالفت امیر نوح مبادرت کرد امیر نوح بعزم محاربت او با سپاه از آب آمویه عبور کرد، سرداران لشکر از امیر درخواستند که وزیر را بدیشان سپارد و اگر نپذیرد بخدمت ابوعلی پیوندند. امیر نوح بر حسب ضرورت ابوالفضل را بدیشان سپرد و ایشان در جمادی الأول سال ۳۳۵ هـ . ق. وی را بکشتند. رجوع به حبیب السیر ج ۱ ص ۳۲۵، ۳۲۶، ۳۳۸، ۳۳۹، ۳۴۶ شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.