ابوالرضا
معنی
[ اَ بُرْ رِ ] (اِخ) عارض،
کمال الدوله. از امنای ملکشاه بن الب ارسلان.
رجوع به حبیب السیر ج ۱ ص ۳۷۳ شود.
قصیدهٔ بائیه ای که ظاهراً از حسن متکلم
است و بغلط در دیوان منوچهری آمده است
در مدیح اوست:
کمال دول بورضا کافرینش
بود در خطب زین الفاظ خاطب.