ابوالحسن مجاشعی

معنی

[ اَ بُلْ حَ سَ نِ مُ شِ ] (اِخ) علی بن فضال بن علی بن غالب فرزدقی قیروانی. لغوی نحوی و مفسر. مولد و منشأ او مغرب، وی بدانجا علم و ادب آموخت سپس بمشرق شد و تا خراسان برفت و چندی در غزنه اقامت گزید و او را در آنجا تصانیفی است که به نام بزرگان غزنه کرده است سپس به عراق رفت و بخدمت نظام الملک پیوست. از کتب اوست: تفسیر عمیدی در بیست مجلد. کتاب نکت. کتاب اکسیرالمذهب. کتاب الاشارة فی تحسین العبارة. به سال ۴۷۹ هـ . ق. در بغداد درگذشت.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.