ابنالمارستانیه
معنی
[ اِ نُلْ رِ نی یَ ] (اِخ)
عبیداللََّه التیمی البکری. قفطی در شرح حال
عبدالسلام بن عبدالقادر... جنگی دوست
گوید آنگاه که عبدالقادر متهم به مذهب
تعطیل و تبعیت فلاسفه گشت از طرف
خلیفه کتب او توقیف و امر شد همه را در
رحبه در محضر عام بسوزند و در این وقت
عبیداللََّه تیمی بکری معروف به ابن
مارستانیه بر منبری که بدانجا نهادند صعود
کرد و خطبه ای بخواند و در آن فلاسفه و
پیروان آنان را لعن گفت و عبدالسلام را
ببدی یاد کرد و کتب او را یک یک میگرفت
و پس از مبالغه ای در قَدْح هر یک و ذم
مصنف آن به کسی که مأمور سوختن کتب
بود میداد و او به آتش می افکند. و هم ابن
قفطی گوید حکیم یوسف سبتی اسرائیلی مرا
حکایت کرد در آن وقت که او در بغداد
شغل بازرگانی داشته بدین محفل حاضر
آمده است و کلام ابن مارستانیه را بشنوده و
ازجمله دیده است که او کتاب هیئت ابن
هیثم را بدست گرفته و دائره ای که در آن
فلک را تمثیل کرده بود نشان میداد و بر
صاحب آن لعن و نفرین میکرد و پس از
بیانی طویل در همین زمینه آنرا بدرید و به
آتش انداخت، و ابن اسرائیلی گوید که من
در آن وقت درجهٔ تعصب و جهل او را
دریافتم چه در علم هیئت کفری نیست بلکه
آن علم راه به ایمان و معرفت قدرت
خدای تعالی و حکمت اوست -انتهی. با
اینکه زماناً ابن المارستانیهٔ آنف الذکر با این
ابن المارستانیه معاصر مینماید لکن اختلاف
عبداللََّه با عبیداللََّه و تیمی و بکری بودن یکی
از آن دو و مسکوت عنه ماندن این انتساب
در دیگری و نیز لعن و تکفیر طبیب که خود
نیمه فیلسوف است آن هم از جانب خلیفه
قرینهٔ این است که برخلاف عقیدهٔ لکلرک
این دو یکی نیستند. واللََّه اعلم.