معنی

[ اِ نُ جَ زَ ] (اِخ) شمس الدین ابوالخیر محمدبن محمد. متکلم و عالم بقراآت (۷۵۱ -۸۳۳ هـ .ق .). مولد او دمشق. برای فراگرفتن و تکمیل علوم خود دو بار بقاهره سفر کرده و در سال ۷۹۸ قاضی دمشق گردیده است. تیمور لنگ او را بسمرقند فرستاد و در آنجا صحبت میرسید شریف را دریافت. و پس از فوت امیرتیمور بخراسان و هرات و یزد و اصفهان و شیراز سفر کرد، مدتی قاضی شیراز بود و سپس ببصره و از آنجا بمکه و مدینه رفت و مدتها در این دو شهر ببود و باز بشیراز شد و بهمین شهر درگذشت. کتب و رسائل بسیار بنظم و نثر دارد، بیشتر در تجوید و قرائت و منظومه ای در هیئت.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.