معنی

(اِ) حشو. آکنه. جغبوت : خود پرّ کبوتران مینوست کآگین چهاربالش اوست.خاقانی. بهر آگین چاربالش اوست هر پری کاین کبوتر افشانده ست. خاقانی. و اجزاء میان صدر و عَروض و ابتدا و ضرب را حشو خوانند یعنی آگین میانهٔ اول و آخر مصاریع. (المعجم). و این کلمه را بقیاس به آکندن و آکنه با تداول فعلی، باید بکاف تازی خواند.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.