بیلَپه
فرهنگ واژههای سره
= ازگیل
فرهنگ فارسی عمید
(اِ) میوهٔ صحرائی. || قلاب. برای هر دو معنی، رجوع به آکج شود.
لغتنامه دهخدا
آکوردی که با اضافه شدن یک فاصلۀ ششم از پایۀ آکورد بزرگ (major) یا کوچک (minor)، بهویژه، بر روی درجۀ چهارم گام ساخته میشود [موسیقی]
واژههای مصوب فرهنگستان
آکورد سهصدایی که هر دو فاصلۀ درونی آن سوم بزرگ (major) و فاصلۀ بیرونی آن پنجم افزوده است [موسیقی]
آکورد سهصدایی که پنجم آن درست است [موسیقی]
← آکورد چهارشش [موسیقی]
آکورد پایداری که نیاز به حل شدن ندارد [موسیقی]
آکوردی که فواصل صداهای آن از پایۀ آکورد بهترتیب سوم و پنجم و هفتم است|||متـ . آکورد معکوس سوم chord in third inversion [موسیقی]
آکورد سهصدایی بزرگی که یک فاصلۀ هفتم بزرگ از پایه به آن اضافه شده است|||متـ . آکورد هفتم بزرگ ـ بزرگ major-major seventh chord [موسیقی]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.