[ شَ ] (ترکی، اِ مرکب) رجوع به ایشیک آقاسی شود.
لغتنامه دهخدا
(ترکی، اِ مرکب) رئیس رؤسای بیرون. || رئیس تشریفات صفویان. || رئیس ایشیک خانهٔ قاجاریان. (فرهنگ فارسی معین).
(~.) [ تر. ] (اِمر.)مهتر غلامان، رییس غلامان.
فرهنگ فارسی معین
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.