آسان‌گذاری

معنی

[ گُ ] (حامص مرکب) سماحت. مسامحه. تسامح. مسامحت. مساهله. اغماض : به آسان گذاری دمی میشمار که آسان زیَد مرد آسان گذار.نظامی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.