معنی

[ تَ رَ ] (ص مرکب) سخت سرخ : هست یکدانه لعل آتش رنگ بهتر از صدهزار خرمن سنگ. مکتبی. - آب آتش رنگ؛ مجازاً، شراب : برحذر باش زآب آتش رنگ که تفش اژدها است، تاب نهنگ.اوحدی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.