مربوط به درمان
(دَ) (حامص. اِ.) معالجة بعضی بیماریها با نوشیدن آب یا با نرمشهای مخصوص در داخل آب.
فرهنگ فارسی معین
علم استفاده از آب مخصوصاً آبهای معدنی برای معالجۀ بعضی از بیماریها؛ هیدروتراپی.
فرهنگ فارسی عمید
بهکارگیری فنونی برای تنشزدایی از ماهیچهها بهمنظور درمان تنشهای عاطفی [روانشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
رویکرد درمانی جامع با هدف خوگیری و کنار آمدن بیمار با وزوز|||متـ . آوز TRT [شنواییشناسی]
گونهای رفتاردرمانی که در آن بیمار برای اجتناب از رفتار یا نشانههای ناخوشایند ازطریق مرتبط کردن آنها با تجارب دردناک شرطی میشود [روانشناسی] ...
همکاری بین مُراجع و درمانگر برای نیل به اهداف توافقشده [روانشناسی]
درمان ازطریق مواجهۀ تدریجی با موارد خشمبرانگیز و آموزش مهارتهای مقابله با آن [روانشناسی]
درمان بیماری با دارو [علوم دارویی]
نوعی رفتاردرمانی که در آن از فنون رفتارسازی برای ایجاد رفتارهای مطلوب در مُراجع استفاده میکنند [روانشناسی]
نوعی روش درمان که در آن از رقص یا حرکات موزون برای معالجۀ برخی اختلالات رفتاری و عاطفی و شناختی و جسمانی استفاده میشود|||متـ . حرکتدرمانی movement therapy [پزشکی] ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.