جمع‌آوری اطلاعات کمّی مربوط به متغیرها در یک جمعیت
← چندضلعی‌بندی [مهندسی نقشه‌برداری]
واژه‌های مصوب فرهنگستان
مطالعه‌ای پیمایشی که در یک اجتماع یا به‌صورت تطبیقی در چند اجتماع صورت می‌گیرد [جامعه‌شناسی]
اصطلاحی که پیش از مه 1925 در برخی نهادهای نقشه‌برداری ایالات متحده برای رده‌ای از پیمایش‌ها به‌کار می‌رفت که تقریبا برابر است با ردۀ پیمایش‌های درجۀ دو از طبقۀ ...
مجموعه روش‌های جمع‌آوری اطلاعات مربوط به پاسخ مصرف‌کننده به محصول یا خدمات خاص [علوم و فنّاوری غذا]
پیمایشی که در آن مختصات جغرافیایی نقاط با استفاده از مشاهدات نجومی محاسبه می‌شود [مهندسی نقشه‌برداری]
مشاهدۀ مستقیم سطح محوطه‌های باستانی ازطریق پیاده‌روی در فضاهایی با فاصلۀ منظم برای گردآوری سامانمند داده‌های باستان‌شناختی سطح محوطه‌ها [باستان‌شناسی] ...
جدولی که در آن فهرست طول اضلاع پیمایش در مقابل زوایا درج شده است [مهندسی نقشه‌برداری]
شبکۀ ژئودزی (geodesy) که در آن ایستگاه‌ها با پیمایش تعیین شده‌اند [مهندسی نقشه‌برداری]
جزئیات ضروری مربوط به روش‌ها و معیارهای یک پیمایش نقشه‌برداری [مهندسی نقشه‌برداری]
کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.