زیردریایی

واژه‌های مصوب فرهنگستان

معنی

نوعی کشتی جنگی که برای عملیات زیرسطحی، از قبیل انهدام ناوها و کشتی‌ها و زیردریایی‌ها و سایر مأموریت‌های دریایی به کار می‌رود

[علوم نظامی]

انگلیسی

submarine

واژه‌های مشابه

زیردریایی

کشتی کوچک جنگی که هم روی آب و هم زیر آب حرکت می‌کند و کشتی‌های دشمن را با پرتاب کردن اژدر غرق می‌کند؛ تحت‌البحری.

فرهنگ فارسی عمید

زیردریایی

[ دَرْ ] (ص نسبی، اِ مرکب)سفینهٔ غواصه. تحت البحری. نوعی کشتی که در زیر آب حرکت کند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). کشتی کوچک جنگی است که می تواند در زیر آب حرکت کند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا ...

لغت‌نامه دهخدا

زیردریایی نجات

نوعی زیردریایی ویژۀ امداد و نجات که در منطقه‌ای که یگان‌های شناور قادر به فعالیت نیستند کارایی دارد [علوم نظامی]

واژه‌های مصوب فرهنگستان

موشک پرتابشی زیردریایی

موشک پرتابشی که از زیردریایی پرتاب می‌شود و بُرد مؤثر آن از 5400 تا 10800 کیلومتر است [علوم نظامی]

واژه‌های مصوب فرهنگستان

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش