تلاطم آب حاصل از برهمکنش جریانها و باد
شکافت هستههای سنگین بدون دخالت عوامل خارجی مانند نوترون یا تابش گاما یا ذرههای باردار پرانرژی [فیزیک]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ شِ / شَ تَ ] (مص) پاره کردن. (ناظم الاطباء) (حاشیهٔ برهان چ معین). خرق کردن. شق کردن. خرق. صدع. خرع. شِقّ. شَقّ. منشق کردن: شکافتن هیزم. دریدن دوخته. مقابل دوختن. (یادداشت مؤلف): از اژد ...
لغتنامه دهخدا
ویژگی برگی که حاشیۀ آن بریدگیهای عمیق و نامنظم داشته باشد [زیستشناسی - علوم گیاهی]
فرایند تقسیم شدن یاختۀ تخم که در نتیجۀ آن همۀ یاختههای اندامگان به وجود میآیند |||متـ . تسهیم [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری] ...
[ شِ / شَ تَ / تِ ] (حامص) رخنه و شکاف. (از ناظم الاطباء). انشقاق. ترک. تراک. کفتگی. کافتیدگی. ترکیدگی. غاچ. شکاف. چگونگی چیز شکافته. (یادداشت مؤلف): فتاق؛ شکافتگی ابر از شعاع آفتاب. خَجَل؛ ...
= شکافتن
فرهنگ فارسی عمید
[ بَ شِ تَ ] (مص مرکب) شکافتن : از دمش برشکافت تا بدمش بچهٔ گور یافت در شکمش.نظامی. و رجوع به شکافتن شود.
[ سَ شِ تَ / تِ ] (اِ مرکب) دانه ای است شبیه به گندم و خردتر از آن و سر آن چون سر گرز خشخاش و کمی تلخ و آن غیر تلخه است. (یادداشت مؤلف).
شکافته شدن هستۀ اتمی براثر تابش پرتو گاما به هسته [فیزیک]
[ نَ تَ / تَ / نَ شِ تَ / تِ ] (ن مف مرکب) نشکفته. از هم باز ناشده. نشکافیده. ناشکافته. ناشکفته. مقابل شکافته. رجوع به شکافته شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.