1. به هم فشردن ماسه یا دیرگداز به شکل تودۀ فشرده 2. فشردن ماسۀ قالبگیری برای شکلدهی قالب
۱. کوفتن. ۲. کوبیدگی.
فرهنگ فارسی عمید
خانوادهای از خودصداها که در آنها براثر بر هم زدن دو یا چند بخش قابل ارتعاش ساز به یکدیگر، صدا تولید میشود [موسیقی]
واژههای مصوب فرهنگستان
چندراهۀ هوایی دراز با مجاری متعدد که در سرعتهایی معین با افزایش میزان مخلوط سوخت و هوا به تغذیۀ سیلندرها کمک میکند |||متـ . چندراهۀ هوای ضربهقوچی [قطعات و اجزای خودرو] ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.