فرایند انتخاب و تأمین کالاها و خدمات مربوط به طراحی و اجرای پروژه
[ تَ رُ ] (ع مص) دررسیدن آخر ایشان اول ایشان را. تلاحق. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). یقال: تدارکوا؛ ای تلاحقوا. (منتهی الارب). به همدیگر رسیدن. (غیاث اللغات). ...
لغتنامه دهخدا
پیش فراهم کردن، پیش بینی کردن، بسیجیدن
فرهنگ واژههای سره
خدماتی مانند انتقال مسافران به اقامتگاهها و کرایه کردن خودرو و بازدید از دیدنیها که در مقصدهای گردشگری به گردشگران ارائه میشود [گردشگری و جهانگردی] ...
واژههای مصوب فرهنگستان
بخشی از لوازم تدارکاتی که پس از پیاده کردن تدارکات رزمی اولیه در کشتی باقی میماند [علوم نظامی]
مدیریت فرایندهای تأمین کالا و خدمات مورد نیاز پروژه از منابعی خارج از گروه پروژه [مدیریت - مدیریت پروژه]
روش انتخاب عوامل طراحی و اجرای پروژه [مدیریت - مدیریت پروژه]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.