در بسکتبال، چرخیدن بدن بازیکنِ صاحب توپ حول پایی که نباید از زمین جدا شود
روشی برای چرخاندن شناور در فضاهای کم و ناکافی با استفاده از لنگر آن [حمل‌ونقل دریایی]
واژه‌های مصوب فرهنگستان
بازپردازش داده‌های لرزه‌ای سه‌بُعدی برای ایجاد راستاهای به‌خط و عمود به‌خطِ جدید، متفاوت با راستاهای متناظر در داده‌های اصلی [ژئوفیزیک] ...
روشی در تشدید مغناطیسی هسته‌ای حالت‌جامد برای باریک کردن خطوط طیفی [شیمی]
چرخش در جهت حرکت عقربه‌های ساعت [شیمی]
چرخ دوّ ار و پُرسرعتی که وزن آن بر محور حلقۀ بیرونی متمرکز است و می‌تواند آزادانه عمود بر صفحۀ دَوَران در یک یا چند راستا بچرخد [هوافضا]
چرخش‌نمایی دارای یک درجه آزادی عمود بر محور چرخش، که با فنربندی طوری واسنجیده می‌شود که آهنگ چرخش هواگرد را نشان می‌دهد [هوافضا]
چرخش‌نمایی دارای دو درجه آزادی که محور چرخش آن قائم است و نشانک‌های خروجی از زوایای قاب‌ها، چرخش زاویه‌ای پایه حول دو محور متعامد را نشان می‌دهد [هوافضا] ...
ابزاری چرخش‌نمابنیان که وضعیت جسم پرنده را نسبت به سامانۀ مختصات مرجع تا 360 درجه نشان می‌دهد [هوافضا]
(چَ خُ) (اِ.)۱- چرخی که با آن آب انگور گیرند.۲- حوضی که در آن انگور بریزند و لگد کنند تا آبش گرفته شود.
فرهنگ فارسی معین
۱. چرخی که با آن آب انگور بگیرند. ۲. ظرفی که در آن انگور بریزند و لگد کنند تا آبش گرفته شود و در خم بریزند برای ساختن شراب؛ جاست؛ سپار: آنگه به یکی چرخشت اندر فکندشان / بر پشت لگد بیست ه ...
فرهنگ فارسی عمید
کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.