محل به هم پیوستن چند عنصر سازه‌ای
مسیری در شبکۀ مخابرات که نشانک/ سیگنال را از کاربری به کاربر دیگر انتقال می‌دهد [مهندسی مخابرات]
واژه‌های مصوب فرهنگستان
به هم متصل کردن دائمی دو یا چند افزاره ازطریق سیم‌بندی به جای اتصال موقت آنها با سوده و رابط [مهندسی مخابرات]
رسانایی مقاومت‌پایین که برای برگشت جریان الکتریکی در درزهای غیر عایق ریل نصب می‌شود [ریلی]
پیوندانیدن
فرهنگ واژه‌های سره
ترکیبی از یک بازوی بالایی و دو بازوی پایینی که هر کدام جداگانه با مفصل‌هایی به تراکتور بسته می‌شوند [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات]
رابط انعطاف‌پذیر لولۀ اصلی ترمز بین دو واگن [حمل‌ونقل ریلی]
شاخه‌ای که به‌طور اشتراکی یک زنجیر بسپار را به زنجیر دیگر متصل می‌کند [مهندسی بسپار - تایر]
نوعی اتصال که در آن لبه‌های دو قطعه به‌صورت تقریبا موازی بر روی هم قرار می‌گیرند [جوشکاری و آزمایش‌های غیرمخرب]
نوعی اتصال، در هر یک از پنج نوع اصلی اتصال، که در آن دو قطعه با یکدیگر زاویۀ غیرقائمه دارند [جوشکاری و آزمایش‌های غیرمخرب]
اتصال سه قطعه الکتریکی در مداری که آرایش مثلثی دارد [فیزیک]
کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.