مادهای که برای عایقبندی و جلوگیری از انتقال گرما یا برق یا صوت به کار میرود
پیشگیر، بازدارنده
فرهنگ واژههای سره
هریک از توالیهای دِنا که به پروتئینهای ویژه متصل میشوند و مرز نواحی فعال و غیرفعال را مشخص میکنند|||متـ . عنصر مرزبند boundary element||| عایق فامینهای chromat ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ یِ ] (ع ص) رجوع به عائق شود.
لغتنامه دهخدا
قطعهای عایق که در درز ریل قرار میگیرد تا دو سر ریلهای مجاور را از یکدیگر جدا کند [حملونقل ریلی]
عمل پوشاندن محلی مانند بام و استخر، با پوشش خاص برای جلوگیری از نفوذ آب|||متـ . عایقبندی [عمومی]
قطعهای نارسانا در درز عایق که با چسب به دو سر ریل متصل میشود [حملونقل ریلی]
رسانایی که با عایقی مانند پلاستیک پوشانده شده است تا از نشت جریان یا اتصال کوتاه جلوگیری شود|||متـ . سیم روکشدار insulated wire [فیزیک] ...
وصلۀ ریلی که با مواد عایق پوشیده شده یا با عایقهای مجزا به بدنۀ ریل متصل شده باشد [حملونقل ریلی]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.