زنی که شغل اصلی او مراقبت از خانواده است و هیچگونه مزدی در برابر کاری که در خانه انجام میدهد، نمیگیرد
[ نَ / نِ ] (نف مرکب) با کفایت. میانه رو. درست خرج. (ناظم الاطباء). مقتصد. کدبانو. کیوانو. چون: رقیه زنی خانه دار است، یعنی ادارهٔ امور خانهٔ خود را بخوبی انجام میدهد. زنی که مواظبت بکارهای ...
لغتنامه دهخدا
بخشی از یک شرکت بزرگ که ادارۀ مهمانخانهها را بر عهده دارد |||متـ . بخش هتلداری [گردشگری و جهانگردی]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ مِ نَ / نِ ] (نف مرکب) دارنده و مالک مهمانخانه. || مدیر مهمانخانه.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.