واپسگرایی
فرهنگ واژههای سره
[ تَ حَ جْ جُ ] (ع مص) تحجر گِل؛ مثل سنگ سخت شدن آن. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). مثل سنگ سخت گردیدن چیزی. (غیاث اللغات) (آنندراج). سخت شدن چیزی مثل سنگ. (فرهنگ نظام). || در علم طب، جمع ...
لغتنامه دهخدا
[ مُ تَ جِ رَ ] (ع ص) مؤنث مستحجر. رجوع به مستحجر و استحجار شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.