عمل یا فرایند میزبانی کردن
(حامص مرکب) صفت و حالت میزبان. مهمانداری و پذیرایی از مهمان. (ناظم الاطباء). مهمانداری. (آنندراج). خدمت مهمان کردن و مهمان داری نمودن و مهمانی باشد. (برهان). شاید مخفف میزدبانی. (از یادد ...
لغتنامه دهخدا
در اختیار قرار دادن سامانۀ رایانهای حاوی دادهها بهعنوان منبع اطلاعات بهنحوی که کاربر بتواند از محلی دور و ازطریق پایانهای رایانهای به آن دسترسی پیدا کند [ ...
واژههای مصوب فرهنگستان
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.