شکل جامد و بلوری آب در جَوّ بهصورت بلورهای برف و تگرگ و گویچهیخ
(~. بَ) (اِمر.)۱- شدت سرمای زمستان و یخ بستن آب.۲- قسمتی از دوران چهارم زمین شناسی.
فرهنگ فارسی معین
[ یَ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب) سردمهری کردن و افسرده دلی. (غیاث) (آنندراج).
لغتنامه دهخدا
۱. نوشیدنی تهیهشده از یخ کوبیدهشده و شربت آلبالو، لیمو و امثال آنها. ۲. خوراکی که از شیر، شکر، نشاسته، و گلاب تهیه کرده و پس از سرد شدن به شکل لوزی یا شکل دیگر می& ...
فرهنگ فارسی عمید
یخی که بر سطح دریاچه تشکیل شده باشد [علوم جَوّ]
واژههای مصوب فرهنگستان
یخی که بر سطح رودخانه تشکیل شده باشد [جغرافیا]
← زمینیخ [علوم جَوّ]
یخ آب شیرین با تعداد زیادی بلورهای بلند و لولههای توخالی به شکلهای متغیر با آرایۀ لایهای و دارای حباب هوا [علوم جَوّ]
نوعی یخِ حاصل از یخزنی هواگرد در حالت بینابینی یخ شفاف و یخ مات که در دمای 4- تا 15- درجۀ سلسیوس تشکیل میشود [علوم جَوّ]
زمینیخِ مناطق همیشهیخبندان یا مناطقی که دمای امروزی آنها برای تشکیل آن مناسب نیست و در گذشتۀ زمینشناختی تشکیل شده است [علوم جَوّ] ...
[ یَ قَ لْ یَ / یِ ] (اِ مرکب) قلیهٔ یخ. یخ به قطعات خرد شده. (یادداشت مؤلف).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.