حرکت یک نیروی نظامی بهصورت منفرد یا در گروههای کوچک در اطراف مواضع دشمن بدون اینکه دیده شوند
جایگیری ماگما در سنگهای قدیمیتر [زمینشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
نفوذ جوش و بیرونزدگی بیشازحد فلز جوش از سمت دیگر اتصال [جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب]
گذشتن از، رخنه کردن در
فرهنگ واژههای سره
[ نُ تَ ] (مص مرکب) رسا بودن و رسائی داشتن. (ناظم الاطباء).
لغتنامه دهخدا
نفوذ فلز جوش در فاصله بین رویۀ جوش تا عمیقترین قسمت جوش، بدون در نظر گرفتن گردۀ جوش [جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب]
وضعیتی در ریشه اتصال یک جوش شیاری که در آن فلز جوش سرتاسر ضخامت اتصال را دربرنمیگیرد [مهندسی جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب]
گیرایی سخن
1. مربوط به فرایند نفوذ|||2. ویژگی سنگهای حاصل از نفوذ [زمینشناسی]
(نُ) [ ع. ] (ص.) دارای قدرت، متنفذ.
فرهنگ فارسی معین
سنگ آذرینی که در سنگهای قدیمیتر از خود نفوذ کرده باشد|||متـ . سنگ درونی [زمینشناسی]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.