مادۀ پوششی شفاف و بیرنگ و گاه رنگی که براثر تبخیر حلاّل و یا واکنش شیمیایی خشک میشود
۱. پوشش محکمی که از بدن برخی جانوران مانندِ لاکپشت محافظت میکند. ۲. [قدیمی] = لاکپشت
فرهنگ فارسی عمید
(ع حرف ربط) مخفف لکن. شمس قیس در المعجم آرد: «لاک» و «لکن» و «ولی» هر سه مستعمل است. «لکن» به اتفاق لفظی تازی است [ در اصل ] نون لکن مشدد [ است ] و تخفیف را ساکن در لفظ می آرند و ضرورت شعر ...
لغتنامه دهخدا
لاکی که پس از خشک شدن ظاهری سابخورده پیدا میکند [مهندسی شیمی]
واژههای مصوب فرهنگستان
حیوانی خزنده، تخمگذار، و علفخوار که بدنش در یک پوشش استخوانی قرار دارد و فقط سر، دستها، پاها، و دمش از آن بیرون است و هرگاه احساس خطر کند دستوپای خود را به داخل ...
لاکی که از حل کردن رزینها در الکل صنعتی به دست میآید [شیمی]
لاکی که از حل کردن رزینها در الکل صنعتی به دست میآید [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ]
[ تَ ] (اِخ) نام دیهی به هزار جریب مازندران. (مازندران و استراباد رابینو ص ۱۲۴ بخش انگلیسی). دهی از دهستان هزار جریب بخش چهاردانگه شهرستان ساری. واقع در ۵۰ هزارگزی شمال خاوری کیاسر. کوهست ...
گونهای از تیرۀ لاکپشتسبزیان و راستۀ لاکپشتسانان که کوچکترین لاکپشت دریایی است؛ سر آن به سمت جلو تاحدی نوکدار شده است و پوزۀ قلابدار دارد ...
تیرهای از راستۀ لاکپشتسانان که در اندام حرکتی عقبی پنج چنگال دارند و استخوان لگن و پیشسینۀ آنها در هم ادغام شده است [زیستشناسی - علوم جانوری] ...
[ (اِخ) رودخانه ای است که به بحر خزر ریزد و محل صید ماهی باشد. (جغرافیای اقتصادی ایران ص ۳۲).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.