دروازه

واژه‌های مصوب فرهنگستان

معنی

شهر یا نقطۀ اصلی که به دلیل شرایط جغرافیایی و وضعیت شبکه‌های حمل‌ونقل به‌عنوان محل دسترسی به یک کشور یا منطقه محسوب می‌شود

[گردشگری و جهانگردی]

انگلیسی

gateway

واژه‌های مشابه

دروازه

(دَ زِ) (اِمر.) ۱- در بزرگ، درب.۲- جایی در دو سوی میدان فوتبال و برخی بازی‌های دیگر که بازیکنان می‌کوشند توپ را در آن وارد کنند.

فرهنگ فارسی معین

دروازه

[ دَرْ زَ ] (اِخ) دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاه. واقع در ۱۷ هزارگزی جنوب باختری سنقر و ۱۲ هزارگزی باختر راه شوسهٔ سنقر -کرمانشاه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو ...

لغت‌نامه دهخدا

دروازه‌گاه

[ دَرْ زَ / زِ ] (اِ مرکب) چیزی که پیش کوههٔ زین از زیادت پهلوی زین است و معرب آن دَرْواسَج است. (از منتهی الارب ).

لغت‌نامه دهخدا

دروازه‌گوگ

[ دَرْ زَ ] (اِخ) دهی است از دهستان میان تکاب بخش بجستان شهرستان گناباد واقع در ۱۶ هزارگزی جنوب خاوری بجستان و ۶ هزارگزی جنوب راه شوسهٔ عمومی گناباد به بجستان. آب آن از قنات و راه آن مالرو ...

لغت‌نامه دهخدا

اهردروازه

[ اَ هَ دَ زَ ] (اِخ) یکی از دروازه های قدیم شهر تبریز است. رجوع به نزهة القلوب ج ۳ ص ۷۶ شود.

لغت‌نامه دهخدا

جرثقیل دروازه‌ای

نوعی جرثقیل ریلی با چرخ لاستیکی و دهانۀ بسیار بزرگ که در اسکله‌ها و بعضی کشتی‌ها برای تخلیه و بارگیری کالا، عموما بارگُنج‌ها، از آن استفاده می‌شود [حمل‌ونقل دریایی] ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

صددروازه

[ صَ دَ زَ ] (اِخ) به یونانی هکاتم پیلس نام شهری است که در دورهٔ سلوکیان و اشکانیان رونقی داشته است. در باب محل این شهر عقاید مختلف است ولی اکثر عقیده دارند، که در جنوب غربی دامغان کنونی ...

لغت‌نامه دهخدا

نظریۀ مواد دروازه‌ای

نظریه‌ای مبنی بر این باور که مواد کم‌خطر و سبک ممکن است به مصرف مواد پرخطر و سنگین و همچنین ارتکاب جرم منجر شود [اعتیاد]

واژه‌های مصوب فرهنگستان

کاخ سه‌دروازه

[ خِ سِ دَ زَ / زِ ] (اِخ) یا کاخ سه دری (کاخ مرکزی تخت جمشید) از بناهای دورهٔ هخامنشیان. در رسالهٔ «شرح اجمالی آثار تخت جمشید» آمده است: در جنوب حیاط شرقی کاخ آپادانا یعنی حیاطی که بین کا ...

لغت‌نامه دهخدا

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش