بازیکنی که در بازیهای میدانی و گروهی مطابق با آرایش تیمی وظیفه اصلیاش حمله کردن به دروازه یا مدافعان حریف به قصد گل زدن یا کسب امتیاز است
مهاجمی که در ابتدای اجرای قرارداد تصمیم بگیرد که به کدام طرف قرارداد حمله کند [رمزشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ مُ جَ مَ ] (ع مص) هجوم کردن. حمله بردن. تاختن بر. || (اِمص) هجوم. ج، مهاجمات.
لغتنامه دهخدا
(مُ جَ مَ یا جِ مِ) [ ع. مهاجمة ]۱- (مص ل.) هجوم کردن، حمله کردن.۲- (اِمص.) هجوم، ج. مهاجمات.
فرهنگ فارسی معین
آبی که شاخص لانژلیۀ آن منفی است [مهندسی محیط زیست و انرژی]
گونه وارداتی تهاجمی که در محل جدید منتشر میشود و عمدتا در رقابت با گونه یا گونههای بومی جای آنها را میگیرد [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.