فرد معتقد به فمینیسم
فرد معتقد به فمینیسم [جغرافیای سیاسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
تشکلی مربوط به زنان با هدف حفظ حق رأی و تضمین حضور منصفانۀ آنان در عرصۀ سیاستگذاری و تبلیغ عدالت جنسیتی و ارتقای زندگی زنان و دختران [جغرافیای سیاسی] ...
دانشی با محوریت موضوع زنان که همۀ انواع مواضع صریح یا ضمنی، از نکوداشت فرهنگهای سنتی زنان گرفته تا رویکردهای جداییطلبِ بنیادگرا را در بر میگیرد [جغرافیای سیاسی] ...
کسی که تجربۀ زنان را دربارۀ تأثیر سوءاستفادۀ جنسی بر تغذیه و بدنشان بررسی میکند [روانشناسی]
نوعی مکتب نقد ادبی که در آن به ارزیابی فرهنگ و ایدئولوژی و الگوهای سنتی دربارۀ زنان و طبیعت و قوانین اجتماعی و نوشتهها، با نگاهی زنمحور، میپردازند [مطالعات زنان] ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.