از بین رفتن کامل یک گونه یا آرایۀ بالاتر به شکلی که دیگر در هیچ جا یافت نشود
(اِ قِ) [ ع. ] (مص ل.)۱- از میان رفتن.۲- برچیده شدن، سپری شدن.
فرهنگ فارسی معین
۱. از میان رفتن؛ نابود شدن. ۲. بریده شدن.
فرهنگ فارسی عمید
از بین رفتن کامل یک گونه یا آرایۀ بالاتر به شکلی که دیگر در هیچ جا یافت نشود [زیستشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.