رویداد

واژه‌های مصوب فرهنگستان

معنی

هریک از عوامل اصلی و پیش‌بینی‌ناپذیر در شکل‌گیری آینده که سبب ناپیوستگی یا توقف یا انحراف در روندهای جاری می‌شود

[آینده‌پژوهی]

انگلیسی

event

واژه‌های مشابه

رویداد

هر حرکتی که در برابر دوربین سینما یا تلویزیون روی می‌دهد [سینما و تلویزیون]

واژه‌های مصوب فرهنگستان

رویداد بحرانی

رخدادی که باعث تغییر مسیر برنامۀ اجرای پروژه می‌شود [مدیریت - مدیریت پروژه]

واژه‌های مصوب فرهنگستان

رویداد فضاگونه

نقطه‌ای از پیوستار فضا ـ زمان که در هیچ چارچوبی با سرعتی کمتر از سرعت ‌نور نمی‌توان به آن رسید [فیزیک]

واژه‌های مصوب فرهنگستان

رویداد قطبایی

← زیرگاه قطبایی [زمین‌شناسی]

واژه‌های مصوب فرهنگستان

رویداد نورگونه

نقطه‌ای از پیوستار فضا ـ زمان که تنها با سرعت نور می‌توان به آن رسید [فیزیک]

واژه‌های مصوب فرهنگستان

رویداد‌نگاشت

پرونده‌ای حاوی فهرست کنش‌های انجام‌شده [فنّاوری اطلاعات و ارتباطات]

واژه‌های مصوب فرهنگستان

رویدادنگار داده

افزاره‌ای دارای یک یا چند حسگر بیرونی که اندازه‌گیری‌های انجام‌شده را به‌طور خودکار به‌صورت رقمی ذخیره می‌کند [فنّاوری اطلاعات و ارتباطات] ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

رویدادپردازی ترکیبی

نوعی رایانش که در آن مهم‌ترین وجوه داده‌های ورودی مربوط به رویدادها را استخراج می‌کنند و آنها را به داد‌هایی مفیدتر و پیچیده‌تر تبدیل می‌کنند تا بینشی از آنچه د ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

فرانامۀ رویداد‌بنیاد

فرانامه‌ای مبتنی بر گسست در روندها و ناپیوستگی میان گذشته و آینده [آینده‌پژوهی]

واژه‌های مصوب فرهنگستان

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش