نوعی عدسی مرکب که از دو بخش اُپتیکی مجزا تشکیل شده است
ستارهای دوتایی که یکی از آنها قابل مشاهده نیست، اما با بررسی حرکت دیگری میتوان به وجود آن پی برد|||متـ . دوتایی اخترسنجشی [نجوم]
واژههای مصوب فرهنگستان
منظومهای دوتایی از یک تَپاختر و یک ستاره که به دور یکدیگر میگردند [نجوم رصدی و آشکارسازها]
ستارهای دوتایی که صفحۀ مدار آن بهقدری به امتداد دید ناظر زمینی نزدیک است که گرفت کامل یا جزئی دستکم یکی از دو جزء تشکیلدهندهاش قابل رؤیت است [نجوم] ...
دو آونگ که یکی به انتهای دیگری آویزان است [فیزیک]
وضعیتی که در آن دو بنگاه، کموبیش کل بازار یک محصول را در اختیار دارند [اقتصاد]
در نواختن سازهای بادی برنجی و فلوت، استفاده از زبان برای ایجاد جملهبندی سریع که با استفاده از توالی واجهای «ت ـ ک»، یک جزءِ دوتایی بهصورت منفرد یا مکرر، صورت میگیرد [ ...
دو نوشیدنی که مهمان همزمان سفارش میدهد [گردشگری و جهانگردی]
شیوهای در چاپ فیلم که در آن با بر هم نهادن دو نسخۀ منفی یا مثبت فیلم، نسخهای ترکیبی به دست میآید [سینما و تلویزیون]
کنترپوان معکوسشدنیِ دوصدایی [موسیقی]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.