فرایندی که در طی آن والدین و فرزند ازنظر عاطفی به یکدیگر وابسته میشوند
انتقال همیشگی پیوندینه به بدن ازطریق عمل جراحی [پزشکی]
واژههای مصوب فرهنگستان
انتقال همیشگی پیوندینه به بدن ازطریق عمل جراحی [علوم پایۀ پزشکی]
مسیر یا مجرای ارتباطدهندۀ دو جزء نرمافزاری یا سختافزاری [رایانه و فنّاوری اطلاعات]
[ پَ وَ ] (اِخ) نام والی ابخاز، معشوق الرئیس الشهید ابوالقاسم علی بن ابی طیب الباخرزی و ظاهراً قاتل وی. (رجوع شود به لباب الالباب عوفی چ اروپا ج ۱ ص ۶۹).
لغتنامه دهخدا
روابط متقابل مدارکی که مربوط به امر واحدی هستند [علوم کتابداری و اطلاعرسانی]
[ پَ / پِ وَ دِ بُ رِ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) نوعی پیوند در درختان و گیاهان. رجوع به پیوند و تصویر آن شود.
[ پَ / پِ وَ بُ دَ ] (مص مرکب) قطع خویشی و نسبت و وصل و پیوستگی و اتحاد کردن. گسستن پیوند: آنچه نه پیوند یار بود بریدیم آنچه نه پیمان دوست بود شکستیم.سعدی. و نیز رجوع به پیوند شود.
[ پَ / پِ وَ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب) پیوند زده شدن درخت یا گیاه، یعنی متصل شدن پوست یا قسمتی از درختی بدرخت دیگر تا میوه یا گل درخت اخیر دگرگون و یا بهتر گردد. پیوند یافتن. رجوع به پیو ...
[ پَ / پِ وَ خوَرْ / خُرْ دَ ] (ن مف مرکب) (.... درخت)؛ پیوندزده شده. پیوندیافته. رجوع به پیوند شود. || بندخورده. بندزده: قصعةٌ مشعبة؛ کاسهٔ پیوندخورده. (منتهی الارب).
ارتباط دادن دو جزء نرمافزاری یا سختافزاری [رایانه و فنّاوری اطلاعات]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.