پوششی گازی که هر جسم آسمانی را در بر میگیرد
لایهای از جوّ که در آن نمایۀ شکست به گونهای تغییر میکند که انتشار بخش عمدهای از تابش پربسامد در آن محدود میشود [علوم جَوّ] ...
واژههای مصوب فرهنگستان
تابش الکترومغناطیسی با بسامد رادیویی که اصولا از موجهای نامنظم بار الکتریکی در تخلیۀ آذرخشهای توفان تندری ناشی میشود [علوم جَوّ]
نوعی نمودار ترمودینامیکی جوّ [علوم جَوّ]
انبار مواد غذایی در محفظهای که فشار هوا و رطوبت آن دقیقا مهار شده است [علوم و فنّاوری غذا]
هر برهمکنش بین جوّ و اقیانوس، مانند برهمکنش هواـ دریا، که اثرات بزرگمقیاس را نیز شامل میشود [علوم جَوّ]
نوعی بستهبندی که در آن جوّ درون بسته با تغییر دادن نسبت گازهای اکسیژن و نیتروژن و کربندیاکسید اصلاح شده است|||اختـ . بجا MAP 1 [علوم و فنّاوری غذا] ...
1. تابش موجبلندی که از جوّ منتشر میشود|||2. بررسی همۀ فرایندهای تابشی مؤثر بر جوّ [علوم جَوّ]
میزان تغییر در مقدار آب موجود در جوّ در حال گذر از یک منطقه که با اختلاف میان مقدار بارش و مقدار تبخیر در سطح زمین در همان منطقه برابر است [علوم جَوّ]
کاهش شدت تابش صوتی یا الکترومغناطیسی با افزایش فاصله از چشمه و براثر برهمکنش با اجزای تشکیلدهندۀ جوّ [علوم جَوّ]
حرکتهای اتفاقی جوّ که در انتقال گرما و رطوبت و تکانه مؤثر است [علوم جَوّ]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.