انتقال [موسیقی]
جابجا شدگی، تقدم و تاخر، ترانهش، پس و پیش سازی، پس و پیشی، فراگذاری سایر معانی: پس و پیش گذاری، جابجا سازی، جابجایی، مقلوب سازی، فرا نهش [حسابداری] جابجا نوشتن اعداد [عمران و معماری] برگردان ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالۀ انتقالی [پیوند] نوعی بالۀ پوستی، معمولا چهارگوش، که برای پوشاندن ضایعه به محل جدید منتقل میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] ماتریس حمل و نقل
[عمران و معماری] انتقال رگبار
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.