supply

واژه‌های مصوب فرهنگستان

معنی

تدارک [حمل‌ونقل دریایی]

تهیه و انبار کردن و نگهداری و توزیع اقلام ضروری؛ نحوه و مدت نگهداری آنها که براساس نوع و تعداد تعیین می‌شود|||متـ . تأمین

انگلیسی

supply

واژه‌های مشابه

supply and d

عرضه وتقاضا

دیکشنری انگلیسی به فارسی

supply cable

[سینما] کابل تغذیه

دیکشنری انگلیسی به فارسی

supply chain management

[صنعت] مدیریت زنجیره تامین کالا

دیکشنری انگلیسی به فارسی

supply chain operation reference

[صنعت] مرجع عملکردی زنجیره تامین - هدف این مدل، حمایت مدیران در فرآیند یکپارچه سازی زنجیره تامین است .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

supply circuit

[برق و الکترونیک] مدار تغذیه

دیکشنری انگلیسی به فارسی

supply company

[کامپیوتر] شرکت تامین کننده .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

supply department

اداره کار پردازی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

supply elasticity

کشش عرضه [اقتصاد] درصد تغییر در مقدار عرضه نسبت به درصد تغییر در قیمت

واژه‌های مصوب فرهنگستان

supply function

تابع عرضه [اقتصاد] رابطۀ میان مقدار یک کالا یا خدمات عرضه‌شده و قیمت آن

واژه‌های مصوب فرهنگستان

supply line voltage

[برق و الکترونیک] ولتاژ خط تغذیه

دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژه‌های مشابه بیشتر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش