سُرایه [موسیقی]
1- (رادیو و تلویزیون) گرفتن، (روی ایستگاه یا موج بخصوص) میزان کردن، 2- (امریکا - خودمانی) آگاه کردن یا شدن، اهل حال کردن یا شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
1- (رادیو و تلویزیون - برای پرهیز از پارازیت) میزان کردن 2- (امریکا - خودمانی) توجه یا علاقه ی خود را به چیز دیگری معطوف کردن [برق و الکترونیک] خارج از تنظیم
تنظیم پذیر، کوک، خوش اهنگ، خوش نوا سایر معانی: tunable : خوش نوا، موزون
[برق و الکترونیک] مدار تنظیم شده
[برق و الکترونیک] نوسان ساز امیتر- تنظیم شده نوسان ساز ترانزیستوری که بسامد آن با مدار تشدید تنظیم شده ای تعیین می شود که در امیتر قرار دارد و برای ایجاد فیدبک لازم به امیتر تزویج شده است.
[برق و الکترونیک] طبقه بسامد رادیویی تنظیم شده طبقه تقویتی که در بسامد حامل سیگنال دریافت شونده قابل تنظیم است .
[برق و الکترونیک] ترانسفورماتور تنظیم شده ترانسفورماتوری که عناصر مداری مربوط به آن برای تشدید کردن در بسامد جریان متناوبی که به اولیه تغذیه می شود، تنظیم شده اند و در نتیجه سبب ایجاد ولتاژ ...
دیود نقبی، دیود تونلی
نا موزون، نارسا، بی اهنگ، ناکوک سایر معانی: (ارکستر و غیره) ساکت، بی صدا
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: SrB6O9(OH)2•3(H2O) - وجه تسمیه : از نام George Tunnel (1900-1996) کانی شناس آمریکایی - نامهای دیگر این کانی : Balavinskite
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.