spine

واژه‌های مصوب فرهنگستان

معنی

خار [زیست‌شناسی - علوم گیاهی]

برگی نوک‌تیز یا بخشی نوک‌تیز از برگ که شامل دُمبرگ یا رگبرگ اصلی یا رگبرگ دومین یا برگچه یا گوشواره است

انگلیسی

spine

واژه‌های مشابه

spinellide

[زمین شناسی] اسپینلید، اسپینل سان - نامی که برای گروه اسپینل بکار می رود.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

spinet

ارگ برقی کوچک، سنتور چنگی، پیانوی کوچک سایر معانی: (نوعی پیانوی قدیمی) اسپینت

دیکشنری انگلیسی به فارسی

balas ruby or ruby or ruby or balas or ballas or ruby spinel

[زمین شناسی] یاقوت نارنجی - فرمول شیمیایی :Al2O3::Cr - یک نوع اسپینل با رنگ قرمز گلسرخی کمرنگ یا نارنجی که از کانیهای قیمتی است. برای رفع بی حالی و خستگی مفرط مفید بوده و برای معالجه ناتوانی ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

chlorospinel

[زمین شناسی] کلرواسپینل یک نوع اسپینل به رنگ سبز چمنی که دارای مقداری مس می باشد.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

crispiness

تردی، چین سایر معانی: پیچ، موج

دیکشنری انگلیسی به فارسی

dorsal spine

تیره پشتی [حمل‌ونقل هوایی‌] برآمدگی در سراسر سطح بالایی تنه هواگرد که باعث تقویت ویژگی‌های آئرودینامیکی و دسترسی آسان به قطعات و سامانه‌ها می‌شود ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

gahnospinel

[زمین شناسی] اسپنیل آبی یا سبز رنگ کانی اسپینل آبی یا مایل به سبز که حاوی روی می باشد.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

radial spine

[زمین شناسی] ستون فقرات شعاعی - در فسیل شناسی، میله یا سوزن مماسی در اسکلت یک رادیولر آکانتارین یا فائودارین.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش