sclerosis

واژه‌های مصوب فرهنگستان

معنی

سختاک [اَرتاپزشکی]

ورم یا التهاب مزمن در اعضای مختلف بدن مانند عروق خونی یا استخوان که به پیدایش جوشگاه منجر می‌شود و در استخوان به کلفت شدن مادۀ استخوانی می‌انجامد |||متـ . تصلب

انگلیسی

sclerosis

واژه‌های مشابه

sclerosis

تصلب بافت، سفت شدگی بافتها سایر معانی: سختینگی، تصلب، سختیدگی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

arteriosclerosis

سخت‌سرخرگی [پزشکی] نوعی بیماری که در آن دیوارۀ سرخرگ‌ها کلفت می‌شود و کشسانی خود را از دست می‌دهد|||متـ . تصلب شرایین ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

arteriosclerosis

تصلب شرایین، سخت رگی، سخت شدن شرایین سایر معانی: (پزشکی) تصلب شرایین، سفت شدن و کلفت شدن دیواره های سرخرگ ها (در اثر پیری یا مصرف الکل)، ناکشسانی سرخرگ، رگ ناکشسانی، طب سخت رگی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

atherosclerosis

تصلب شریان سایر معانی: (پزشکی) آترواسکلروز، سخت شدن شاهرگ ها (تصلب شرایین)، ناکشسانی سرخرگ ها، اسکلروز، طب تصلب شریان [بهداشت] آترواسکلروز

دیکشنری انگلیسی به فارسی

cerebral arteriosclerosis

سخت‌سرخرگی مغزی [پزشکی] نوعی سخت‌سرخرگی که سرخرگ‌های مغز را مبتلا می‌کند|||متـ . تصلب شرایین مغزی

واژه‌های مصوب فرهنگستان

coronary arteriosclerosis

سخت‌سرخرگی اکلیلی [پزشکی] نوعی سخت‌سرخرگی که سرخرگ‌های اکلیلی را مبتلا می‌کند|||متـ . تصلب شرایین اکلیلی

واژه‌های مصوب فرهنگستان

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش