میانهها، میانهروی مینهاد، میانه روی، میانگرایی، ترازینه، بسندگی
فرهنگ واژههای سره
۱. میانهروی. ۲. (اسم) حد وسط گرما و سرما یا خشکی و رطوبت. ۳. میانهحال شدن. ۴. برابر شدن. ۵. [قدیمی] راست شدن. * اعتدال خریفی: (نجوم) اول پاییز که درازی روز و شب متساوی می ...
فرهنگ فارسی عمید
ترازینه بهاری
[ اِ تِ لِ لَ / لِ لُ نَ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) تساوی شب و روز که هر یک دوازده ساعت تمام باشد. (ناظم الاطباء).
لغتنامه دهخدا
جابهجایی نقاط اعتدال بهاری و پاییزی روی منطقهالبروج [نجوم]
واژههای مصوب فرهنگستان
← سال شمسی [نجوم]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.