ریتمی [موسیقی]
مسجع، دارای وزن یا اهنگ، پرنواخت [سینما] آهنگین - تدوین ریتمیک - آهنگین - تدوین ریتمیک [سینما] آهنگین - آهنگین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] رسوبگذاری ریتمیک - تکرار همساز در یک توالی رسوبی، منظم از دو یا چند واحد سنگی که با یک نظم بخصوص آرایش یافته اند و نشان دهنده بروز تکراری و قابل پیش بینی یا الگویی از توالی مشاب ...
بی وزنی، بی نواخت، نامنظم ضربان نبض سایر معانی: درشعر بی وزنی، طب نامنظمی ضربان نب
همریتم [موسیقی] وابسته به همریتمی
واژههای مصوب فرهنگستان
چندریتم [موسیقی] ویژگی آنچه دارای چند ریتم متفاوت بهطور همزمان است|||متـ . چندریتمی 1
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.