reinforcement

واژه‌های مصوب فرهنگستان

معنی

تقویت [زبان‌شناسی]

[روان‌شناسی] 1. فرایندی در شرطی‌سازی کنشگر که در آن بسامد یا احتمال وقوع یک پاسخ با یک محرک مشخص نسبت مستقیم دارد 2. در شرطی‌سازی کلاسیک، حضور محرک غیرشرطی پس از محرک‌ شرطی|||[زبان‌شناسی] افزایش مؤلفه‌های معنایی یا صوری عناصر واژگانی

انگلیسی

reinforcement

واژه‌های مشابه

accidental reinforcement

تقویت اتفاقی [روان‌شناسی] تقویت پاسخ از طریق محرکی ناخواسته و برنامه‌ریزی‌نشده

واژه‌های مصوب فرهنگستان

auxiliary reinforcement

[عمران و معماری] آرماتورکمکی [زمین شناسی] فولاد غیر پیش تنیده(بتن پیش تنیده)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

compression reinforcement

[عمران و معماری] آرماتور فشاری

دیکشنری انگلیسی به فارسی

continuous reinforcement

تقویت پیوسته [روان‌شناسی] در شرطی‌سازی کنشگر، هر الگوی تقویتی که در آن هر پاسخ صحیح تقویت می‌شود

واژه‌های مصوب فرهنگستان

crack control reinforcement

[عمران و معماری] آرماتور کنترل ترک

دیکشنری انگلیسی به فارسی

edge bar reinforcement

[عمران و معماری] میلگرد تقویت کننده لبه

دیکشنری انگلیسی به فارسی

effective area of reinforcement

[عمران و معماری] سطح موثر آرماتور

دیکشنری انگلیسی به فارسی

flexural reinforcement

[عمران و معماری] آرماتور خمشی - آرماتورگذاری خمشی [زمین شناسی] آرماتور گذاری خمشی، آرماتور خمشی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

four way reinforcement

[عمران و معماری] آرماتورگذاری - چهار طرفه

دیکشنری انگلیسی به فارسی

overreinforcement

[عمران و معماری] اضافه آرماتور گذاری شده [زمین شناسی] اضافه آرماتور گذاری شده

دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژه‌های مشابه بیشتر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش