افزاربند [حملونقل دریایی]
گیره افزاربندی [حملونقل دریایی] گیرهای که از آن برای نگه داشتندو بافه یا طناب در حین همبندی استفاده میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
(در سلاح های آتشین - ماشه ای که با کوچکترین فشار تیر را خالی می کند) ماشه ی حساس، (آنچه که با کمترین فشار یا انگیزه به کار می افتد) دقیق و حساس، سترسا، زودکار، زودانگیز، ماشه دوم تفنگ، باسان ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایه، بست، پاروگیر، تیر دگل قایق، دم طیاره سایر معانی: شمع یا پایه ی موقت و غیره که بر بدنه ی اصلی وصل است، تیر کناره ی قایق (برای افزودن بر ثبات و نگهداری پارو و غیره) [زمین شناسی] دیرک، شم ...
[برق و الکترونیک] فلیپ فلاپ RST فلیپ فلاپ RS که دارای ورودی تحریک اضافه ای ( به نام T ا) است که می تواند برای تغییر وضعیت فلیپ فلاپ تحریک شود . اگر فلیپ فلاپ در حالت 0 باشد، پالسی در ورودی s ...
مدار رها ساز [برق و الکترونیک] مدار تریگر ؛ مدار فرمان 1. مدار یا شبکه ای که با تغییر کوچکی در ورودی در نقطه کار از پیش تعیین شده، تغییرات ناگهانی در خروجی آن ایجاد می شود . 2. مداری که کار ...
کوشبار کار انداز، مکانیزم انگیزان، اسباب به کار اندازی
[برق و الکترونیک] سیم پیچ تریگر سیم پیچی اضافه شده به ترانسفورماتور پالسی بای تغذیه پالس کم ولتاژ به بار خارجی، که معمولاً برای هم زمان ساز به کار می رود .
زمینلرزۀ چکانشی [ژئوفیزیک] زمینلرزهای که در هنگام زمینلرزۀ اصلی یا زمان کوتاهی پس از آن کاملا بیرون از منطقۀ پسلرزهها روی میدهد ...
[سینما] نوفه سفید تحریک شده
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.