سردهای از قیچیان شامل گیاهانی چندساله با برگهای متناوب و با بریدگیهای نامنظم و عمیق و دارای گوشوارک کوچک و گلهای نر و ماده و 4 تا 5 عدد گلبرگ و کاسبرگ و 12 تا 15 عدد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
(~. مَ) [ په. ] (اِمر.) = اسفندار. اسفندارمذ:۱ - پنجمین امشاسپند از امشاسپندان دین زرتشتی، نگهبان زمین.۲- آخرین ماه از سال شمسی ؛ اسفند.۳- نام روز پنجم از هر ماه شمسی.
فرهنگ فارسی معین
[ اِ پَ دا نَ / نِ ] (اِ مرکب) تخم خردل. ثُفّا.
لغتنامه دهخدا
اسم: اسپندیار (پسر) (اوستایی، فارسی) (تلفظ: espand yār) (فارسی: اِسپنديار) (انگلیسی: espand yar) معنی: اسفندیار، ( = اسفندیار )، آفریده مقدس، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی، فرزند گ ...
فرهنگ واژگان اسمها
در آیین زردشتی، هریک از شش یا هشت فرشتۀ بزرگ درجۀ اول (بهمن، اردیبهشت، شهریور، اسپندارمذ، خرداد، و امرداد، و گاه سپنتامینو) که هرکدام مظهری از صفات اهورامزدا یا مٲمور ادارۀ بخشی از کارهای جه ...
فرهنگ فارسی عمید
[ اَ پَ ] (اِ) فرشته و ملک. (برهان قاطع) (آنندراج) (انجمن آرا). امشاسپند در اوستا اَمِشَه سپَتَه آمده، مرکب است از دو جزء، جزء اول «اَمشه» نیز مرکب است از «اَ» علامت نفی و مشه از ریشهٔ مَر ...
[ اِ پَ ] (اِخ) نام ملکی که موکل آب است و امور مصالح این روز به او تعلق دارد. (برهان) (از آنندراج) (از انجمن آرا) (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری).
[ هِ زا اِ پَ ] (اِ مرکب) نوعی از سداب کوهی است، و آن را به یونانی مولی میگویند و به عربی حرمل عامی خوانند. بر مفاصل طلا کنند نافع باشد. (برهان). هزاراسفند. رجوع به هزاراسفند شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.