تَفسنج [شیمی]
اذر سنج، الت سنجش گرمای زیاد سایر معانی: تف سنج، آذر سنج [شیمی] تفسنج، آذر سنج [عمران و معماری] آذرسنج - تفسنج [برق و الکترونیک] پیرومتر ابزاری که با استفاده از ابزارهای الکتریکی دما اندازه ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] گمانه آذرسنج
(دستگاه سنجش حرارت و ذراتی که نور یا گرما دارند) ریزآتش سنج،ریز اخگرسنج
[برق و الکترونیک] آذرسنج تابشی ؛ دماسنج تابشی آذرسنجی که توان تابشی از جسم یا منبع مورداندازه گیری را روی ترموکوپل، ترموفیل، بولومتر یاآشکار ساز مناسب دیگری کانونی می کند که بتواند خروجی الک ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.