پیشداوری [روانشناسی]
ضرر، تبعیض، غرض، پیش داوری، غرض ورزی، قضاوت تبعیض امیز، خسارت وضرر، تعصب، تبعیض کردن سایر معانی: پیشداوری (معمولا پیشداوری منفی)، نظر منفی، صدمه، آسیب (ناشی از عمل یا قضاوت)، خلل، لطمه، آسیب ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حقوق] بدون آنکه موجب تضییع حق گردد، بدون آنکه تأثیر گذارد، با امکان طرح مجدد دعوی یا موضوع
[حقوق] به طور قطعی (مانع طرح مجدد دعوی یا موضوع)
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.